بایسته های برنامه ریزی برای آزمون وکالت 92
(داوطلبان آزمون وکالت 92 حتماً بخوانند )
تقریباً 8 ماه مانده به آزمون وکالت اغلب داوطلبان در پی تدارک دیدن برای آمادگی جهت آزمون وکالت 92 هستند که عمده این تدارکات در دو شاخه مهم صورت می پذیرد :
1- برنامه ریزی و ایجاد راهکار برای نحوه مطالعه
2- تهیه منابع لازم برای مطالعه
مورد اول را در این مبحث توضیحو مورد دوم را در مجالی دیگر تشریح خواهم نمود :
برنامه ریزی در گام اول پاسخ به چند سوال مهم است : چه چیز بخوانم ؟ چقدر بخوانم ؟ چطور بخوانم ؟
و در گام دوم ایجاد فرایندی است که مطالعه را نظم بخشیده و فرد را از پراکندگی نجات دهد و نیز منتج به نتیجه گردد. بنابراین بایسته هایی دارد بخصوص اگر برنامه ریزی تخصصی برای آزمون های حقوقی مثل وکالت نیز باشد.
داوطلبان آزمون وکالت از دو گونه برنامه ریزی می توانند استفاده کنند اول برنامه ریزی حرفه ای (پروفشنال ) و برنامه ریزی شخصی (پرسنال )
برای دیدن بقیه مطلب کلیک کنید یا به ادامه مطلب بروید
برای اعلام نظرات و هر گونه سوال در مورد برنامه ریزی در مورد آزمون وکالت کلیک کنید
برنامه ریزی حرفه ای :
برنامه ریزی حرفه ای چون حاصل کارهای تیمی و برنامه ریزان حرفه ای است بسیار پخته و قوام یافته و علمی تر از برنامه ریزی های شخصی هستند اما مستلزم صرف هزینه هایی است و معمولا" از طریق موسسات یا سایتهای آموزشی ارائه می گردند .
در کل برنامه ریز پرفشنال برای آزمون وکالت حتماً باید در چند زمینه مهارت داشته باشد از جمله :
1- حقوقی باشد و حقوق را بخوبی بشناسد .
2- از نظر علمی سطحی بالاتر از داوطلبان هدف برنامه داشته باشد .
3- تجربه عملی حضور در آزمونها را داشته باشد .
4- بایسته های آموزش حقوق را بشناسد .
5- روانشناسی آموزشی را بداند و آن را نسبت به علم حقوقی توسعه تخصصی بدهد .
6- ارتباطات آموزشی با داوطلبان مختلف داشته باشدتا بتواند معیارهای متوسط و حد تعادل را محاسبه کند .
7- با منابع آزمونهای حقوقی به طور کامل آشنا باشد .
8- رویه آزمونهای حقوقی و تغییر رویه ها را اشراف داشته باشد و بتواند تغییرات در رویه را پیش بینی کند (که مستلزم آشنایی با رویکرد علمی حاکم بر مرکز برگزار کننده آزمون و ..... می باشد )
9- کلیات و استانداردهای برنامه ریزی آموزشیرا بداند و الزامات آن را در هر شرایطی رعایت کند .
10-تست را بشناسد و همه تستهای آزمونهای گذشته را از حیث علمی و منبع و رویه تحلیل نموده باشد .
11-اخبار روز اعم از مصاحبه های مسئولین برگزاری آزمونها و تغییرات قانونی و تصویب آرای وحدت و حتی رویدادهایی که مستقیم به آزمون ربط ندارد اما غیر مستقیم تاثیراتی بر آن می گذارد را رصد کند .
12-انواع برنامه ریزی را بشناسد (برنامه ریزی های نوعی – شخصی – مفادی – ساختاری – مختلط – ترکیبی ) و قدرت تشخیص نوع برنامه مناسب برای هر داوطلب را دارا باشد .
13-قدرت خلاقیت و ابتکار در برنامه ریزی را داشته باشد .
14-مهارت ایجاد الزامات آموزشی حقوق را بصورت مستتر در برنامه داشته باشد .
15-تاحد متوسط به ریاضیات پایهبخصوص آمار و احتمال و مدلسازی وقوف داشته باشد .
16-روش تحقیق در علم حقوق را در عالی ترین سطح بداند .
17-مهارتهای اولیه در طراحی و زیباسازی محیط برنامه را داشته باشد .
18-باید قدرت دادن اطلاعات مورد لزوم داوطلب را برای داوطلب داشته باشد داده های نشانگر اهمیت مباحث و داده های سوابق آزمونی مباحث در این راستا است و بدون اغراق وقت گیرترین و ظریفترین کار برنامه ریزی است در حالی که ممکن است اصلا" به چشم هم نیاید .
بدون اغراق هر کدام از این موارد در یک برنامه ریز یا تیم برنامه ریزی ناقص باشد یک جای برنامه خواهد لنگید . بنابراین برنامه ریزی برای انبوه مخاطبین بدون رعایت این بایسته ها در هر جا چه محیط مجازی و چه محیط موسسه ای ممکن استموجب انحراف تعداد کثیری از داوطلبان گردند.
از آنجایی هیچ منعی برای ارائه این برنامه ریزی در محیطهای مجازی و واقعی نیست داوطلب باید از میان انبوه این برنامه ها که این روزها هم بسیار باب شده است سره را از ناسره تشخیص دهد .
معیارهای تشخیص برنامه ریزی های نامناسب
1- هر کجا برنامه ای برمبنای مواد قانونی دیدید (برای مثال ماده n تا nقانون x ) یقین داشته باشید این برنامه چه آموزشی باشد چه آزمونی برنامه مناسبی نیست دلایل آن هم روشن است :
1. مواد قانونی در کلیت خود بهم پیوستگی ها و ارتباطاتی دارند و آثاری برهم می گذارند که بدون در نظر گرفتن آنها مطالعه ابتر و ناقص است .
2. معمولا" در این نوع تقسیم بندیها قوانین خاص و آرای وحدت رویه و تاثیر آنها بر مواد قانونی عام نادیده گرفته می شوند .
3. اهمیت مواد به تعداد آنها نیست برای مثال مواد 162 الی 182 قانون مدنی 20 ماده است و تقریبا" هیچگاه سوال از آن طرح نشده است . و لی مواد 183 تا 203 قانون مدنی نیز 20 ماده است که اولا" شرح این بیست ماده به طور کامل جلد اول با حجم بیش از 500 صفحه قواعد عمومی قراردادها ی دکتر کاتوزیان را در بر می گیرد و تاکنون بیش از 150 بار در آزمونهای حقوقی مورد سوال بوده است . دوما" داوطلب صرف خواندن مواد و حتی از کتاب در نظم کنونی متوجه بسیاری از نکات مواد نخواهد شد . ناگزیر باید کتابهای مرجع را بخواند .
مشاهده می فرمایید این نوع تقسیم بندی و برنامه ریزی عین نقشه انحراف است تا راهنما .
2- هر کجا توصیه ای ساعتی در یکبه ظاهر برنامه ریزی دیدید (از قبیل فلان مبحث را 3 ساعت بخوانید کافیست ) برنامه ریزی از بیخ و بن غلط است دلایل آنهم عبارتند از :
1. در این حالت شخص ارائه دهنده یک تجربه شخصی ارائه داده نه برنامه ریزی حساب شده . چون خودش در این تایم مطلب را گرفته به زعم خود همه مانند او در این تایم مطلب را فرا می گیرند بدون اینکه درنظر بگیرد تواناییها و شرایط محیطی افراد باهم متفاوتند.
2. برنامه ریزی باید بیان کند چه چیز بخوانید؟ از کجا ؟ و چقدر ؟- در واقع در این مواقع برنامه ریز در درک مفهوم ((چقدر)) دچار اشتباه شده است . یکی از اصول برنامه ریزی های آموزشی نوین اینست که میزان محتوا در جواب ((چقدر ؟))باید بیاید نه میزان تایم مطالعه یک موضوع آنهم بدون معیار .
3- برنامه ریزی مجموعه منظم و بهم پیوسته است و دارای معیارها و استانداردهای خاص است بنابراین توصیه های نحوه مطالعه دروس را با برنامه ریزی اشتباه نگیرید.
توصیه های نحوه مطالعه دروس که معمولا" برای هر درس مجزا ارائه می شود معمولا" مطالبی آموزنده هستند اما برنامه ریزی نیستند برنامه ریزی ارکانی دارد که باید همه موجود باشند تا به آن لفظ برنامه ریزی اطلاق شود . این ارکان عبارتند از :
1. برنامه ریزی باید دارای دو قالب زمانی باشد اول : زمان مبداء و زمان مقصد مشخص باشد مثل برنامه مدارس یا دانشگاها که سال تحصیلی یا ترم تحصیلی دارند برنامه مطالعه آزمونی هم باید دوره زمانی معلوم داشته باشد . دوم : دارای تقسیم بندی زمانی جزئی باشد برای مثال معیار هفته یا دهه داشته باشد که برنامه ریتم بیابد (مثل برنامه هفتگی مراکز آموزشی و مدارس )
2. برنامه ریزی باید دارای معیار حجم مطالب مورد مطالعه باشد : یعنی حجمی که برای یک جلسه مطالعه در نظر گرفته می شود بر پایه یک معیار خاص باشد (دلبخواه نمی توان حجم مطالعه روزانه را مشخص نمود )
اگر این دو رکن در برنامه ریزی نباشد موضوع اصلا" برنامه ریزی نیست . در واقع صرف معرفی منبع و روش مطالعه برنامه ریزی نیست بلکه جزئی از برنامه ریزی در قالب ارکان گفته شده است . جزئی که اگر از قالب و ارکان جدا شود توصیه علمی یا انتقال تجربه است که آنهم ممکن است مفید یا غیر مفید یا مضر باشد .
4- هر برنامه ای که مباحث مبنایی را انکار کند( برای مثال به بهانه اینکه از مفهوم مال یا شخص در آزمون سوال نمی آید زمانی برای مطالعه این مفاهیم پیش بینی نشود ) برنامه مناسبی نیست دلایل آنهم عبارتند از :
1. در مثال گفته شده هرچند ممکن است خود این مفاهیم مورد سوال نباشد اما بدون درک این مفاهیم آیا می توان به سوالات بی شمار و گوناگونی که در مورد شرایط صحت معامله می آید جواب داد ؟ ما اگر مفهوم شخص را ندانیم چطور می توانیم معیارهای اشتباه در شخص طرف معامله را بشناسیم؟ . یا اگر مفهوم و معیار مالیت را ندانیم چطور می توانیم سوالات مربوط به مالیت داشتن موضوع معامله است را قاطع جواب دهیم؟
2. واقعیت این است که دلیل بسیاری از تردیدها در انتخاب گزینه ها عدم توجه به مبانی و مفاهیم و اصول و قواعد حاکم بر مباحث است . بدون مباحث مبنایی شما فقط نکته را حفظ می کنید و مباحث را نمی فهمید . بیاد داشته باشیم رویه آزمونها با سرعت به سمت مفهومی شدن پیش می رود . بنابراین برنامه های درسی و کلاسی و آزمونی که مبانی را انکار می کنند . شما را به سمت تردید ها و صرفا" نکته آموزی سوق می دهند .
5- هر برنامه ای که سعی در ساده نمایی مطالعه داشته باشد لغو و بی اثر است :
برنامه ریزی ایجاد راه میانبر نیست نظم بخشیدن و نشان دادن راه درست است . بطور قاطع باید گفت با رویه فعلی آزمون وکالت میانبری وجود ندارد ناگزیرید همه مسیر را طی کنید . مسیری که پیمودنش سخت است .کلاً حقوق علم آسانی نیست هر برنامه ای که حقوق را آسان جلوه دهد گمراه کننده است و شما را از تلاش کافی باز می دارد .
یکی از مضحک ترین اصطلاحاتی که متاسفانه در برخی به ظاهر برنامه ریزی ها دیده می شود عباراتی نظیر ((با این نوع مطالعه n درصد فلان درس را پاسخ می دهید ....)) می باشد .
6- هر برنامه ای که صرفا" بر مبنای تجربه اشخاص( هر چند موفق و هرچند رتبه ) بدون اینکه اینکه کلیات برنامه ریزی آموزشی و اصول و قواعد حاکم بر آن رعایت شده باشد به دلایل زیر برای سایر داوطلبان مفید نیست :
توانایی های اشخاص ، وضعیت و ضریب هوشی اشخاص ، موقعیتهای خانوادگی و اجتماعی و نحوه مطالعه موثر افرادو..... باهم متفاوت است. بنابراین تجربه یک شخص ممکن است برای شخص دیگر تاثیر مثبت نداشته و حتی مضر باشد . در علوم آموزشی به این نوع ارائه برنامه ((دعوت به تقلید )) می گویند. و به شدت آن را رد می کنند . برای مثال یک داوطلب مجرد و دارای حمایت مالی از سوی خانواده با امکان دسترسی به همه منابع و اساتید مختلف هرگز با یک داوطلب متاهل سرپرست خانوادهشاغل که طبیعتاًبار اقتصادی خانواده بر دوش اوست به هیچ وجهقابل مقایسه نیست . جملات شعارگونه ودلسوزانه هم دردی از او را درمان نمی کند و به عنوان یک فرد عادی هم نباید از او انتظار معجزه داشت بلکه در برنامه ریزی هنر اینست که او را با واقعیتها روبه رو ساخت و هنر کنار آمدنبا وضعیتش را در برنامه ریزی به تلقین کرد و این بار منتظر معجزه نشست البته نه معجزه از سوی او بلکه معجزه برنامه ریزیکه او اجرا می کند .
اصولا" رتبه شدن مدلول علتهای فراوانی است در یک تحقیق غیررسمی به ترتیب اهمیت ، به موارد زیر بستگی دارد :
1. ویژگیهای فردی: (از قبیل ضریب هوش بالا- برخوداری از مهارتهای ذاتی و اکتسابی علمی و آزمونی .....)21 درصد
2. ویژگیهای شخصیتی :( از قبیل سخت کوشی و غرور علمی و داشتن انگیزه های خاص )11 درصد
3. ویژگیهای اجتماعی : (وضعیت اجتماعی – فرهنگ حاکم بر محیط زندگی – منزلت و شئونات اجتماعی و..... ) 10 درصد
4. ویژگیهای محیطی : (از قبیل دسترسی به امکانات آموزشی و اساتید و ....) 10 درصد
5. سوابق تحصیلی : (از قبیل برخورداری از محیط آموزشی خوب – معلم خصوصی - .....) 9 درصد
6. سبک زندگی : (از قبیل ورزشکار بودن – استفاده از خوراکیهای سالم و عدم استفاده از دخانیات و الکل .......) 8درصد
7. وضعیت خانوادگی: (از قبیل دیدگاه و فرهنگ خانواده نسبت به تحصیلات و مشاغل عالی و حمایت همه جانبه و صحیح آنها – تشویقهای اعضای خانواده ...... ) 11 درصد
8. دوره مطالعه مطلوب : 17 درصد
9. بخت و اقبال : 3 درصد
نگاهی به این آمار و ارقام نشان می دهد تفاوتها در هر یک از این زمینه ها همه معادلات استفاده از برنامه ریزی مشابه را به هم می زند. و نتایج را در مورد افراد گوناگون متفاوت می سازد .
لازم به ذکر است در نگارش برنامه ریزی حرفه ای تجربیات و تحلیل موارد ذکر شده موثر در خصوص رتبه ها و نخبگان می تواند برنامه را فوق العاده بهینه کند . همچنین تجربه نشان داده است این گروه با مطالعه در زمینه های روانشناسی و ارتباطات آموزشی و مبانی و اصول و مدیریت برنامه ریزی و .... بهترین نوع برنامه ریزان آموزشی حرفه ای باشند . از همه اینها که بگذریم صرف تقلید از برنامه نخبگان و رتبه ها بدون در نظر گرفتن تفاوتهای خانوادگی و اقتصادی و اجتماعی و فردی و شخصیتی و محیطی کار درستی نبوده و نتایج مثبتی به همراه نخواهد داشت .
برنامه ریزی شخصی
این برنامه ریزی به دو صورت انجام می گیرد یابرنامه ریز حرفه ای برنامه ای برای داوطلب خاص تدارک می بیند یا خود داوطلب برای خود برنامه ریزی انجام می دهد نوع اول حد اوسط برنامه ریزی حرفه ای و شخصی است ولی از قواعد حاکم بر برنامه ریزی حرفه ای بهره می برد اما نوع دوم موضوع این قسمت از بحث ماست از هر لحاظ شخصی است و اصولی دارد که باید رعایت گردد :
1- اگر ذره ای تردید دارید که نمی توانید برنامه خوبی داشته باشید این کار را نکنید با صرف هزینه ا ی برنامه ریزی حرفه ای دریافت کنید تا هزینه بزرگتری نپردازید (یک سال از عمر )
2- اگر این توانمندی را در خود حس می کنید که می توانید خود برنامه ریزی کنید .
1. در مورد منابع آزمون تحقیق کنید .
2. در مورد زمانبندی دقیق باشید.
3. واقعیتهای زندگی خود را در برنامه متبلور کنید.
4. برای هر تقسیم بندی مبحثی و زمانی ، معیار و ملاک داشته باشید حدسی و دلبخواهی این تقسیم بندیها را انجام ندهید .
3- از برنامه ریزی براساس تقسیم بندی مواد بپرهیزید.
4- از حذف مباحث مبنایی بپرهیزید حتی اگر مورد سوال نبوده باشند .
5- مباحث تطبیقی فقه و حقوق خارجی را جزوحجم محاسبه نکنید .
6- در برنامه ریزی خود برای پراکندگی مباحث ترفندی بیاندیشید .
7- حتما" یک بازه زمانی کلی تعریف کنید و از برنامه ریزی هر روز برای همان روز پرهیز کنید .
8- حجم درسی هر روز و ساعات آغاز برنامه در هر روز باید مشخص شود ولی ساعت پایان نباید محدود گردد تا زمانی که مبحث را درک نکرده اید یا به حدی خسته نشده اید که راندمان مطالعه را پایین آورد باید برنامه را اجرا کنید .